آمین ِ گرگ
...................................................................
پس از شنیدن خبر قتل هالهء سحابی بر پیکر پدرش این چند بیت با خشم و بیزاری از حاکمان دینی سرود شد.ـ
نفرت انگیزید نفرین بادتان
اُف بر آن دستارننگین بادتان
نطفهء لعنید و ظلم ، آئینتان
لعن ِ آزادی بر آئین بادتان
دینتان با آدمیت دشمن است
نفرتِ تاریخ بر دین بادتان
جز به خون تسکین نیابد آزتان
آزتان را مرگ ، تسکین بادتان
زوزهء گرگ از دعاتان خوشترست
در سجود از گرگ آمین بادتان
خلعت دینتان به خون آلوده است
ننگ بر این جامهء کین بادتان
مست خون ِ مردمید از جام دین
زهر در این جام خونین بادتان
منهدم باد این بساط جهل و جور
کاخ کینتان خشت ِ بالین بادتان
باد می کارید و طوفان بدروید
حاصل این کِشت تضمین بادتان