چهار رباعی
.....................
کور
چون ظلمت محض ، عاری از نور ی تو
بی وقفه به کام بربریت پویی
با هر قدمی از آدمی دور ی تو
خدای شیخ
قحط ِ شرفی و ظلم ِ عالمگیری
بی عاطفه بی حفاظ بی اخلاقی
بندی ، قفسی ، قساوتی ، زنجیری
سود شیخ
سرمایهء آدمی ز سودت نرهد
موجودیت تو دشمن است انسانرا
انسان نرهد گر از وجودت نرهد
جامهء دین