۰۷ اسفند ۱۳۹۱
موج و کلاغ
...........................................................................................................
موج و کلاغ
آی موج اتفاقها افتاد
گذرت با کلاغها افتاد
غافلی کاندر آن سوی ساحل
کار سر با چماقها افتاد
در صف خوکها به یاری گرگ
مُلک دست الاغها افتاد
کرم شبتابها درخشیدند
روشنی از چراغها افتاد
لجن آلود کوه و جنگل را
آتش کین به باغها افتاد
دل آزاده مثل دریایت
در نمکزار داغها افتاد
جغد بنشست روی پنجرهها
دودها از اجاقها افتاد
چه بگویم چه رفت دور از تو
دوستان را فراقها افتاد
حجره در چاله رفت و چاله به چاه
سقفها ریخت طاقها افتاد
آی موج خموش دلمره
چشمِ شورت به زاعها افتاد !
۲۴/۲/۲۰۱۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر