۲۱ مهر ۱۳۹۲

دیریست که....ـ

................................................................................

دیریست که .... 
....................................

دیریست که آزادی ما بستۀ شیخ است
تقدیر وطن در گرو هستۀ شیخ است
باطل به ریا دم زند از «حق مُسلّم» 
 وین بانگ توحش سرِ گلدستۀ شیخ است


دیریست که ایران به گرو گان فقیه است
این «هسته‌گری» یکسره دکّان فقیه است
با نام انرژی و اتُم، ملت ایران
سوزد به تنوری که در او نان فقیه است


دیری ست که در کشور ما از بدِ تقدیر
آزادی ابنای وطن بسته به زنجیر
شیخ آمده و چنگ نهاده ست به شمشیر
مرگ است به جولان و حیات است زمینگیر


دیریست که خون می‌چکد از ابر ِ سیهکار
جنگل به فغان آمده از دست ِ تبر دار
شیخان همه شاهند و سفیهان همه سردار
گویی که ازین فتنه خدا نیست خبر دار!


دیریست که دستان شریعت به چماق است
وحشت به وفور است و لی قحط وفاق است
زینگونه زن و مرد وطن را به تباهی
فرصت همه تاریکی و طاقت همه طاق است


دیریست خدا دشنه صفت آلت دست است
در پهلوی ابنای وطن دشنه نشسته ست
شیخ است که پیوسته به خمخانۀ تزویر
از خون جوانان وطن سرخوش و مست است


دیریست که قرآن شده اسباب تباهی
تقوا شده بدخواهی و شیخی شده شاهی
با حکم شریعت چه بخواهی، چه نخواهی
خون می‌چکد از ابر به شمشیر الاهی



دیریست که شب، تیره‌تر از ظلمتِ پَست است
شمشیرِ شریعت به کف ِ زنگی مست است
شوم است طنابی که بر آن دست تو بسته ست
برخیز ، اسیری که نشسته ست، نرسته ست  



م. سحر
۱۳/۱۰/۲۰۱۳


۲ نظر:

ناشناس گفت...

Besyar ziba yani zabane haghight ahsant Bar ostad

ناشناس گفت...

تا کور شوی و ببینی که ایران اسلامی به ولایت و رهبری امام خامنه ای دست پلید شما رو از این مملکت دور نگهداشته