۰۶ خرداد ۱۳۹۴

خاموشی خدا



خاموشی خدا

خدا کند که در آیی ز خواب و مدهوشی 
کنی فراموش این خصلتِ فراموشی

چهارده سده رفت ای خدا و دم نزدی 
دگر بس است مگر مُرده ای که خاموشی؟

به جز عرب به جهان آدمی فراوانند
چرا به کشف زبانی دگر نمی کوشی؟

مگر به غیر زبانِ عرب نمی دانی؟
چنین که بر دگران روی نطق می پوشی؟

هزار حیف که من هرچه بیشتر گویم
هزاربار ازین بیش پنبه درگوشی !


م.سحر
27/5/2015



هیچ نظری موجود نیست: