۲۲ آذر ۱۳۸۵

دانشجو می میرد

دانشجو می میرد
...................
ذلّت نمی پذیرد ! ـ

............................

برای اکبر محمدی
..........
که شرفِ نسل ِ خویش بود
...........................................

بر لوح شب ای شعلهء فریاد گذشتی

چون رعد خروشیدی و چون باد گذشتی

گفتی که بمیرم من و ذلت نپذیرم

ذلت نپذیرفتی و آزاد گذشتی

ای آبروی نسل تو از نام تو جاوید

کاین گونه چو تیر از دل بیداد گذشتی ؛

فرزندِ دلی ، عشق تو را زاد ، اگرچند

کوتاه تر از آه ِ پریزاد گذشتی

زین عرصهء بیداد ِ زمانت سفر ای دوست

خوش باد که در جستجوی داد گذشتی

آزادی ما خون ِتو را می طلبیده ست

این هدیه روان کردی و دلشاد گذشتی

این ننگ نپاید که تو را کُشت و مرا کُشت

پاینده تو مانی که چنین راد گذشتی! ـ


م . سحر
پاریس ، 2006-08-01