۰۹ اسفند ۱۴۰۱

دوازذه کتاب از محمد جلالی چیمه در کتابخانه اینترنتی باشگاه ادبیات

 اینجا کلیک کنید

دوازده کتاب از م.سحر در کتابخانه باشگاه ادبیات

  حزب توده در بارگاه خلیفه، نمایشنامهء مستند منظوم پاریس 1361

 غزلواره ها ، مجموعهء غزل ، پاریس 1362

 در بی بهار و بی باران ، مجموعه شعر ، پاریس 1362

 شب نامه ها ، مجموعه شعر سیاسی و طنز ، لندن  1367

 دیدار با کدامین فرداست؟ ، مجموعه شعر ، عصر جدید سوئد 1370

 قمار در محراب ، منظومه ، انتشارات خاوران ، پاریس 2000

 صدای زنگ حضور ، مجموعهء شعر ، لندن  2003

 داوری یا عریضة النساء (منظومه طنز آمیز فرهنگی)،انتشارات پیام،لوکزامبورگ 2009

 (منظومه طنز آمیز)،  گفتمان الرجال انتشارات پیام ، لوکزامبورگ 2009

 ! (منظومه طنزآمیز) ، قصۀ ما راسته انتشارات پیام ، لوکزامبورگ 2009

ترانه های سحر  (مجموعه هزار رباعی و ترانه) انتشارات پیام 2015

شیطان و خدا  پاریس 2020 (منظومه نمایشی)

درباره شعر مشروطیت  انتشارات آفتاب 2023

رایگان


https://www.bashgaheadabiyat.com/product-author/mohammad-djalali/

زبان فارسی و هویت ایرانیان / نوشته م.سحر

 زبان فارسی و هویت ایرانیان 




نوشته محمد جلالی چیمه

(م.سحر)


لینک کتاب زبان فارسی و هویت ایرانیان
نوشته م.سحر

http://www.ayandeh.com/pdfhtm/sahar.pdf

نظرات اندیشمندان در باره این کتاب :ـ



یک کتاب به صورت فایل پی دی اف از م.سحر

زبان فارسی و هویت ایرانیان

این کتاب حاوی چهار مقاله در زمینهء زبان فارسی ، و نقش دورانساز آن در شکل گیری هویت ملی و فرهنگی و تایخی ایرانیان است و پاسخی ست به آنان که نزدیک به

صد سال است با تلقین و به تأثیر از تحریکات سیاسی و ایدئولوژیک بیگانگان ، می کوشند تا زبان ملی و مشترک فارسی را در ایران منحصر به قوم خاصی بنامند و ازین طریق با بیگانه خواندن این زبان ، زمینهء تفرقه و فروپاشی ایران را فراهم آورند. از کسانی که به این مسئلهء خطیر علاقمندند دعوت می شود تا این کتاب را را که در سال 2006 انتشار اینترنتی یافته است با

اشاره به لینک زیر بخوانند

http://www.ayandeh.com/pdfhtm/sahar.pdf

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

یادداشت:ـ

مقالاتی که در این کتاب گرد آمده اند واکنش بزرگوارانه و مهر آمیز بسیاری از اهل فرهنگ و اندیشه را در پی داشت و علاوه بر تلفن های متعدد فرهیختگان ایرانی از این سو و آن سوی جهان ، یادداشت ها و پیام هایی از سوی آنان رسید که برای دانشجوی تبعیدی سی و دوساله ای چون من که سالهاست محصور سانسور دولتی و سکوت آگاهانه و عمدی اهل سیاست یا «ادب» و به دور از انواع محافل و باندهای تشکیلاتی و سیاسی و رسانه ای و فامیلی یا قبیله ای بوده ام بسیار شوق انگیز بود.ـ

در اینجا هم بابت سپاسگزاری از این بزرگواران فرهیخته و آگاه وهم جهت اطلاع خوانندگانی که قصد کلیک کردن و مطالعه این کتاب اینترنتی را دارند ــ البته با اجازهء فرستندگان ــ بی مناسبت نمی یابم که تعدای از پیام های سرشار از لطف آنان راـ بی هیچ آداب و ترتیبی ضمن حفظ تقدم حروف الفبایی ــ از منظر خوانندگان گرامی بگذرانم:ـ.

.............................

دکتر ماشالله آجودانی

مورخ ، منتقد و پژوهشگر

با هزاران درود بر تو و قلم بافرهنگ اندیشه برانگیز تو و باز هم هزاران درود بر شرف و شهامت تو . از مقاله ات به تمام معنی بهره و لذت بردم

باور کن مدتها در فکر هستم که من هم به سهم خود چند کلمه ای در پاسخ به این یاوه گویی ها بنویسم ، هنوز وقت و مهم تر دل راحت پیدا نکرده ام.

چه باک و چه جای نگرانی ، قلم انسان های بافرهنگ و اندیشمندی چون تو ، دوستخواه و حصوری از قلم من کارساز تر است.

بازهم هزاران درود بر تو و چه کار خوبی کردی که هم مقالهء بسیار ارزنده و شعر بسیار عالی و دلنشین را برایم فرستادی .

بازهم ازین کارها بکن. جانا سخن از زبان ما می گویی

روی ماهت را می بوسم

م. آجودانی

................................

فرید اخباری

هم میهن ایرانی مقیم آمریکا

هم میهمن عزیز م.سحر

نوشتهء شما را دربارهء مطلب دکتر براهنی در عصرنو دیدم.

بسیار از نوشتهء شما عزیز آموختم و بسیار روشن شدم.

از اینکه وقت عزیز خود را به فراهم کردن و نوشتن این مطلب گذراندید بسیار سپاسگزارم.

از میهن دوستی شما هم بسیار به خودم می بالم و آموختم

روز خوش

فرید اخباری

..............................

مهدی استعدادی شاد

منتقد و پژوهشگر

جناب سحر

خسته نباشید

من که مهدی استعدادی شاد هستم ، به شما برای سنجش حرفهای رضا براهنی تبریک می گویم که حق مطلب را ادا کرده اید

با درود

...................................

نادره افشاری

نویسنده و روزنامه نگار

آقاي محمد جلالي چيمه‌ي گرامي

درود

مطلبي را كه تحت عنوان “زبان فارسي، باستان گرايي و هويت ايرانيان” در پاسخ به براهني نوشته‌ايد، خواندم. در آغاز بنويسم كه من اساسا مشكل پسند هستم و بسيار كم اتفاق مي‌افتد كه كاري مورد توجهم قرار گيرد. علت آن هم “افاده‌”ي بيش از “حد” و “بي انصافي” من است. به ويژه اگر نويسنده و هنرمندي در تور ايدئولوژي‌هاي ديني يا حزبي گير كرده باشد، بايد كارش خيلي ارزش داشته باشد، تا به دلم بچسبد. براي همين هم انگشت شمارند آناني كه كارشان را دوست دارم. اما كار شما از لون ديگري است. بي تعارف مي‌گويم كه اين گستره‌ي انديشه، اين همه آگاهي، اين همه زيبايي نقد و طنز و در عين حال اين همه ايران دوستي و اومانيسم شما مرا واقعا به وجد آورد. تصور اين كه در ميان ايرانيان، چنين انسانهايي نيز وجود دارد، مرا سرشار از شادماني كرد و به همين سبب به شما تبريك مي‌گويم. كارتان بسيار بسيار ارزشمند است و بر خودم فرض مي‌دانم كه از اين راه دور دست و قلم شما را ببوسم. اگر كارنامه‌ي همه‌ي زندگي شما همين يك نوشته باشد، باور كنيد چيزي از دست نداده‌ايد. هر چند كه مي‌دانم شاعريد و بسيار ظريف بين. من اساسا انتظار نداشتم اين همه ظرافت طبع را شاهد باشم. به ويژه آن تصوير زيبايي را كه از ستارخانِ سوار براسب در خيابان‌هاي خاكي تبريز مي‌دهيد كه مي‌خواهد هفت مملكت زير بيرق ايران ما باشد. اميدوارم سال‌ها باشيد و برايمان بنويسيد.

شما را مي‌بوسم و برايتان آرزوي پيروزي و بهروزي مي‌كنم.

با مهر و دوستي

نادره افشاري

پيوست: اگر دوست داشتيد مي‌توانيد اين يادداشت را هر جا كه دوست داريد، منتشر كنيد.

....................................

دکتر محمد حیدری ملایری

دانشمند ستاره شناس و پژوهشگر زبان و فرهنگ ایران

Cher Sahar,

J'ai bien aimé votre article en réponse à Barâheni. Mes félicitations

pour ce pouvoir d'analyse remarquable ainsi que pour la richesse de vos

arguments et la justesse de vos vues.

Bien amicalement,

M. Heydari-Malayeri.

م.سحر عزیز

از مقاله ای که در پاسخ براهنی نوشته ای بسیار خوشم آمد. تبریکات مرا به خاطر این توانایی درخشان تجزیه و تحلیل و نیز برای غنای استدلال هایت و درستی دیدگاه هایت از من بپذیر

بسیار صمیمانه

محمد حیدری ملایری

................................

دکتر خوبروی پاک

پژوهشگر و جامعه شناس

آقای جلالی

با درود از فرستادن مقاله بسیار سپاسگزارم.

پاسخ این بوریابافان را باید این کونه داد که «حق همین است سخندانی و دانایی را»>

دست مریزاد

م.خوبروی پاک

.......................................

دکتر داریوش همایون

اندیشمند سیاستمدار و روزنامه نگار

27 ژوئيه 2007

دوست گرامی آقای م. سحر

با درود. به نظرم شما را به تخلص تان بخوانيم با سنت شعری ما نزديک تر است. هم اکنون خواندن "زبان فارسی و هويت ايرانی" را تمام کردم. فصاحت و دامنه گسترده آگاهی به اين دفاعيه و "فيلیپيک" جانانه قدرتی بخشيده است که از يک روشنگری ساده فرا تر می رود. دفاع از زبان و هويت ملی ما و رسوا کردن يک نمونه مجسم رابطه ارگانيک رويکرد سياسی با طينت، هردو از بد ترين نمونه ها، را در هيچ جا بهتر از اين نيافته ام. آنها که از شمشير زبان فارسی دم می زنند بی حق نيستند؛ همان تيع برنده پارسی است که درکار است.

به جناب عالی تبريک می گويم و دريغ که در پاريس از ديدارتان برخوردار نشدم.

ارادتمند

د.همايون


۰۳ اسفند ۱۴۰۱

اندر سروشیدن

 


اندر سروشیدن

                       

سروشا شنیدم سروشیدنت را

خروشیدنت را و جوشیدنت را

به زورِ زبان بازی وسترِ تزویر

به باطل، ز حق ، جامه پوشیدنت را

به کف، با ترازوی گندم نمایان

بر اهل ِ جهان ، جو فروشیدنت را

امامِ فرومایه ات را ستودن

زبیداد، فرمان نیوشیدنت را

به تصدیقِ دهشت ، به تأییدِ غارت

به توجیه کُشتار ، کوشیدنت را

زگاو نرِ سُم به نعلینِ  قدرت

لَبَن کاوی و شیر دوشیدنت را

به بزمِ رذیلان، زخونِ جوانان

زدستِ جنون، باده نوشیدنت را

خوشا روزگارا که بینند مردم

گِل آگین لبت را، خموشیدنت را!

بدان وصف زیبا که می کرد توماج

به سوراخِ دیوار، موشیدنت را!


م.سحر 

پاریس/۲۲ فوریه ۲۰۲۳


 

اشاره

سروش در این سخنرانی آخری مرز وقاحت را که خود رکورد دار آن بود درنوردیده است! متأسفانه به هیچ زبانی جز زبان قوی و محکم شعر فارسی نمی توان به شیادانی اینگونه مسلط به سفسطه و زبان آوری و فریبکاری پاسخ گفت ، هرچند ارزش آن را ندارند که نامشان وارد شعر فارسی شود!

و این خود ستمی ست بر شاعر و شعر و بخشی است از آن ستم بزرگی که خمینیسم بی وطنِ  بیدادگر و دنائت اسلام سیاسی درقرن بیستم و بیست ویکم بر ملت ایران روا داشته است!