۱۵ آبان ۱۳۸۵

بلرزید از این فریاد

بلرزید از این فریاد

......................................



................................

چنان تیرگی بستم

به ظلمات پیوستم

که نز گور می ترسم

من از نور می ترسم

.............
بلرزید از ین فریاد

بسوزید از ین بیداد

که نز مار می ترسم

که نز مور می ترسم


من از نور می ترسم

دل آکنده از وحشت

که نز مرگ می تر سم

که نز گور می ترسم


چه بیداد از این بد تر

که نور است ترس آور

شبا ، وحشتا ، از توست


که از نور می ترسم


شبا ، وحشتا ، در توست

که از نور می ترسم

شبا ، وحشتا ، با توست

که از نور می ترسم


من از نور می ترسم؟

من از نور می ترسم؟


بسوزید ازین بیداد

بلرزید ازین فریاد! ـ


..............................
پاریس ، 27/5/1991

هیچ نظری موجود نیست: