طرح از: م.سحر
۰۷ آذر ۱۳۸۷
نیست که نیست
طرح از: م.سحر
به حضور تو دری نیست که نیست
وز تو ما را خبری نیست که نیست
ازسکوت تو غمی هست که هست
به خیالت سفری نیست که نیست !ـ
زین سخنهاکه روانند به موج
با وجود دگری نیست که نیست
به جز از دوستی و مهر ولی
جان ما را هنری نیست که نیست !ـ
هله تا بشکند این خامُشی ات
به تو ما را نظری نیست که نیست!ـ
دست ما دور ز نخلی که تویی
هست و عمر هدری نیست که نیست !ـ
م.سحر
پاریس ، 17.11.2008