۲۵ دی ۱۳۸۷

شاپور بختیار

این مرد نخست وزیر کشور ما شده بود و ما به او خیانت کردیم!ـ

سر او را با کارد آشپزخانه بریدند و ما هنوز پای منبر آخوندها برای صحرای کربلا گریه می کنیم. به راستی ما چه ملتی هستیم؟
آیا بار دیگر، روزی، روزگاری خواهد رسید که نظیر چنین مردی نخست وزیر یا رئیس جمهور کشور ما بشود؟
چه آرزو و چه رؤیای بزرگی شده است این تصور برای ایرانیانی که سی سال زیر سیطرهء توحش دینی وحاکمیت و سروری و خدایی ِ اوباش زیسته اند!!ـ
به سخنان شاپور بختیار انسان دموکرات ، بافرهنگ و شجاع و ایران دوستی که از سوی هموطنانش درک نشد ، در اینجــــا گوش بدهیم
.............................
و سپس آن «لــُر» را با این «لــُرهــا» در تصویر زیر مقایسه کنیم!ـ
آیا می دانیم فرق این دو گونه« لــُر» در کجا و درچیست؟
هروقت واقعاً فهمیدیم خواهیم توانست بار دیگر به داشتن نخست وزیری مثل شاپور بختیار ، امیدوار باشیم و اگر نفهمیدیم ، تا ابد وهمواره سرنوشت ما در دست کسانی خواهد بود که این آدمک های ساده دلِ شهر بروجرد را به این روز انداخته اند و مسخرهء جهانیان کرده اند.ـ
با کمال تأسف این عکس، به شکلی تراژیک و در عین حال مضحک ، گویای تصوری ست که حاکمان سی سالهء دینی ، از مردم ایران در ذهن جهانیان ایجاد کرده اند!ـ
این عکس مثل آینه ای تصویر ایرانیان را به شیوه ای ناراست و تمسخرانگیز در ذهن مردم جهان بازتاب می دهد و به روشنی ملت ایران را به کم عقلی و ساده لوحی متهم می کند و به اقوام ریشه دار و ایراندوستی همچون بختیاری های ایران و اهالی لرستان نیز اهانت روا می دارد.ـ
بد نیست که اندکی با تعمق بیشتر به آن دقیق شویم و ببینیم چه بلایی بر سر ما آورده اند!ـ
.......................................................