۰۹ دی ۱۳۹۱

گروگان


  


ایران گروگان است و ملایان گرو گیر
دارند مردم دست و پا در کُند و زنجیر
جلادِ ما شد جهلِ ما هرچند خود را
همواره عاری از گـُنـه دانیم و تقصیر
یک روز نسبت می دهیم آن را به دشمن
یک دم  حوالت می کنیم  این را به تقدیر
تزویر دارد ریشه در اعماق وجدان
وجدان گرفته ست آشیان در دام تزویر

با هر بلایی خو کنیم اما ندانیم
بس ناروا ننگی ست ، خو کردن به تحقیر
گردن به یوغ اهلِ دین بستیم و دیریست
خود غرقه در کیفیم با فریادِ تکبیر
معتاد خواری گشته ایم از شدت جهل
معتادِ خواری را کجا عقل است و تدبیر؟
آزادگی در آدمیت خانه دارد
این هر دو در نادانیِ ما شد زمین گیر ! 

آزادی آنان راست کز تحقیر دورند
بر ما دریغا دوری از تحقیر شد دیر !

م.سحر
28/12/2012

هیچ نظری موجود نیست: