۱۸ اسفند ۱۳۹۱

ـ 8 مارس و کشف حجاب ! ـ





به مناسبت 8 مارس 





هشت مارس است

یادداشت های بایگانی کامپیوترم را تورقی می کنم .

 به یک یادداشت حاوی یک گفتگوی کوتاه برمی خورم در باره  موضوع حجاب و  کشف حجاب در دوران رضا شاه

این گفتگو  یکی دو سال پیش روی صفحه فیس بوک من انجام شده است.

فکر می کنم بد نیست  که ضمن تبریک روز هشت مارس به همه زنان جهان این یادداشت را روی صفحه قرار بدهم.

به خصوص  8 مارس را به زنان ایران تبریک بگویم  که علاوه بر تحمل دشواری های جامعه سنتی و روابط سختگیر اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی  بیش از سه دهه است که زور و جبر و فشار وحشتناک و خفقان آور و تحقیر آمیز  حاکمیت ملایان شیعه را را نیز متحمل می شوند .

و زیر چرخ و دندهء ماشین هولناک حکومتی جهالت گستر و بی مغز  هیچ ندان قشری و ناداشتی  خرد می شوند که سی و چهار سال تمام است بر دستگاه حکومت در ایران چیره شده اند و به خرج ملت ایران لشگر سرکوبگر نرینه و مادینه بر ضد زنان ایران بسیج کرده اند . فشار بیرون از حد طاقت حکومت واپس مانده و قوانین دست و پا گیر و سختگیری های روحی و جسمی و پلیسی  و تبلیغاتی اش زنان و دختران ایران را به جان آورده است. 

حکومت سرکوبگر و متحجر دینی بحشی از زنانا یرانی  را وحشت زده و تسلیم  قساوت و بیداد گری خودکرده و گروه دیگری از آنان را به واسطهء شستشوی مداوم مغزی و بمباران بی وقفه ایدئولوژیک از خود بیگانه و الینه کرده و گرفتار خرافه و جهل ساخته است 

برای زنان ایران نخستین آرزوی من برچیده شدن بساط حکومت تباهی آور دینی ست تا  سر انجام  قید و بند ها و مشکلات طاقت فرسا و احکام حقارتبار و بندهای اسارت گوناگونی که همه ناشی از قدرت حاکمیت زیاده خواه و نادان و بیدادگر ملاهاست و به خشونت آور ترین شکل و خفت آور ترین صورت ممکن  بر دست و پا و روح و جسم انسانها به ویژه دختران و زنان میهن پیچیده شده است ، برچیده شود تا ایرانیان   حیثیت و حرمت انسانی خود را بازیابند نفسی آسوده بر آورند و زنان و مادران آزاد ایرانی بتوانند فرزندان آزاده برای آیندهء ایران بپرورند. چنین باد ! ـ



گفتگو ی کوتاهی که در زیر می آید  یکی دوسال پیش روی همین صفحه های شیشه ای تایپ و در کامپیوتر حفظ شده اند !ـ

. و این نکته را یادآوری می کنم که این دوست برمبنای نظر محبت آمیز خود ، اینجانب را « استاد » می خواند و من البته در خود استادی نمی بینم .  نام خانوادگی طرف گفتگو را محفوظ نگه می دارم.ـ

جمله های  نخستین من در پاسخ به کسانی بود که قانون کشف حجاب رضاشاه را همانقدر بد می دانستند که برنامه رذیلانهء « یا تو سری یا روسری ـ » خمینیستی را که بعد چادر و چاقچور و مانتو متحدالشکل شد ـ!

 این مقایسه به نظر من نه تنها منصفانه نیست ، بلکه مغرضانه و به نوعی توجیه گر گونه ای حجاب اجباری ست که برخی جناح های حکومتی مبلغ آنند !



Mohammad Djalali



مثال آنان که قانون رفع حجاب رضا شاهی و قانون تحمیل حجاب خمینی را به بهانه آن که هردو بر اساس زور و اجبار اجرا شده اند در یک ترازو می نهند مثال کسانی ست که برای آنان بازگرداندن انسان ها به دوران غارنشینی با بیرون راندن آنان از غار به سوی مدنیت و شهرنشینی یکی شمرده می شود.

نه آقایان نه خانم ها بیرون راندن گله های انسانی از غار و راندن آنها به شهرها و فراهم ساختن شرایط مدنیت برای آنها هرگز با ویران کردن شهر و راندن انسانها به غار یکسان نیست. حتی اگر آن شهر شهر کوران و آن غار، غار حرا بوده باشد. مقایسه کار رضا شاه با جنایت و تباهکاری خمینیستی ، دهان کجی به تاریخ و به رشد عقلانیت در جامعهء انسانی ست. دموکرات بودن با حق گویی و حق ستایی منافات ندارد اما با قلب حقیقت و عوامفریبی کاملا در تناقض است



Saeed 


میگن واسه این که نداشتن حجاب اجباری بود زنانی بودن که چندین سال بیرون نیومدن از خونه هاشون تا بتونن به قول خودشون عفت پیشه کنن. به نظر شما باز ام اجبار در این کار صحیح؟

Mohammad Djalali 

اگر به یاد بیاوریم که زن در دوران قاجار چه وضعی داشت وبه یاد بیاوریم که خوشبخت ترین زنها کسانی بودند که در دربار شاهان و شاهزاده هاد و خان ها و فئودال ها اسیر حرمسرا و در پردهء جهالت گرفتار و نهایتا بردهء جنسی و ماشین تولید شازده و خانزاده بودند(وضع زنان رعایا و مردم فرودست جامعه که دیگر جای خود داشت ) آنوقت رفع حجاب و فرستادن زنان به مدرسه و شرکت دادن آنان در اجتماع به نظرمان یک هدف انسانی و بسیار پیشرفته جلوه خواهد کرد حتی اگر در رسیدن به این هدف از زور استفاده شده باشد. 
زور و اجباری که زن را از بردگی به مقام انسانی برساند و برای او حق حیات و حق آموزش قائل شود ، با زوری که زن انسان آزاد و صاحب حقی را به بردگی و به قرون گذشته بازگرداند از یک کیفیت و یک معنا برخوردار نیست. حالا بگذار عده ای سوراخ دعا گم کرده ، معلم دموکراسی شوند و پشت سرهم بگویند زور زور است چه در راه رفع حجاب چه در راه تحمیل حجاب و تحمیل عقب ماندگی! این یک تحریف و مغلطه است. اگر خانه ای آتش گرفته باشد ، انسانیت حکم می کند که به زور هم که شده سرنشینان خانه را به بیرون بیاوریم اما آنکه به نام خدا یا دین به زور و جبر اهل خانه ای را که در آتش است از کوچه به درون خانه بفرستد جنایتکار و ضد انسان است. این کار را خمینیست ها در این سی و سه سال با ملت ایران و با زنان ایران کرده اند



Saeed 



استاد گرامی جناب اقای جلالی هدفم جدل نیست میخواهم از شما بیاموز ام. بین کشف حجاب اجباری و اختیاری شما کدام را انتخاب میکنید؟


Mohammad Djalali 



اختیاری را البته ترجیح می دهم اگر زن باشم و در صورتی که زن صاحب اختیاری باشد اما در دوره ای که ما از ان صحبت می کنیم زنان اصولا نوع بشر هم محسوب نمی شدند چه رسد به این که از خود صاحب اختیار و ارادهء آزاد باشند برای انتخاب نوع پوشش خود. در آن دوره دوست عزیز من زنان برده و مال و شیئی و عیال و منزل و مادر علی مادر حسن ِ مردان (شاه یا شاهزاده یا فئودال یا ملا و مجتهد یا رعیت و نوکر) محسوب می شدند و خوشبخت ترینانشان زنان اندرونی و حرم بودند و شرایطی نبود که زن بتواند در انتخاب لباس مخیر باشد. تازه آن بی حجابی دستوری رضا شاهی چندان بی حجابی هم نبود به عکس ها نگاه کنید ، زنان معمولا لباس های بلند و پوشیده داشتند و کلاه بر سر می نهادند.

این مسئله به دلیل عقب ماندگی فکری آخوندها و مذهبیون خیلی تحریف شده و به دلیل کینه ای که نسبت به رفرم ها و تجدد گرایی های رضا شاه داشته اند روی آن خیلی تبلیغات منفی کرده اند. قصدم دفاع از دیکتاتوری رضا شاه نیست اما ضدیت با رفرم های رضا شاهی را بیشتر از جانب کسانی می دانم که خودشان به مراتب دیکتاتور منش تر و عقب مانده تر از رضا شاه بودند.خمینی کجا ، رضا شاه کجا؟ باید با انصاف به تاریخ کشور و ملتمان نگاه کنیم. آن رفرم ها رو در جلو داشت اما حجاب اجباری خمینیستی راندن جامعه ایران به دوران غارنشینی بود. کوشندگان پروژه رضا خانی درس خواندگان و مردان کاردان و غالبا میهن پرستی بودند . در حالیکی عمله و اکره برنامه خمینیستی اوباش و اراذل میدان بار و لات و لوت های زیر بازارچه ها بودند. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!ـ



Mohammad Djalali 


قطعا در صورتِ برچیده شدن دستگاه رذالت حکومت ملایان از ایران ، من مخالف بی حجابی اجباری خواهم بود و طرفدار آزادی انتخاب پوشش برای زنان و مردان وطنم. می خواهد این پوشش مینی ژوپ باشد ، میخواهد برقع و نقاب. هرکسی می باید در انتخاب پوشش خود آزاد باشد چه مرد و چه زن و قانون حق ندارد نوع پوشش را به مردم تحمیل کند

Saeed
مرسی استاد از این که واسه من وقت گذاشتید. باز هم از شما اموختیم

Mohammad Djalali 

کار فرهنگی هم می شد از دوران قبل از مشروطه به این سو نویسندگان و به ویژه شاعران فراوان از رهایی زن در ایران سخن گفته بودند. ایرج و عارف و عشقی نمونه آنانند اما رضا خان مرد عمل بود. آن دوره جز به آن روش نمی شد عمل کرد. ای کاش می شد اما شرایطروزگار پیچیده بود و ملت ما تازه سر از دیوارهای قرون وسطایی بر آورده بود و اسیر نیروهای بیدادگر و متجاوز استعماری به ویژه در معرض کشمکش قدرت های زیاده طلبی مثل روس و انگلیس بود ایران در میان دوجنگ بزرگ جهانی بود فرصت کوتاه بود و دشمن غدار و به ویژه دشمن داخلی که جهالت بود و نفوذ ملایان و فئودال ها میدان عمل و آرامش برای ـ به قول شماـ کار فرهنگی نمی داد. 
باید منصف باشیم تا فریب شیادان را نخوریم. ما در اواخر دوره شاه به دلیل تبلیغات فکری و سیاسی و ایدئولوژیک ، که نتیجه شرایط بین المللی بود نسبت به رضا شاه و شاه از جاده انصاف بیرون رفتیم و فریب پست ترین دشمنان ایران را خوردیم و کشورمان و ملتمان را گرفتار و اسیر عقب مانده ترین و خونخوار ترین و فاسد ترین قشر اجتماعی ایران کردیم که با همدستی مشتی درس خوانده و سوراخ دعا گم کرده شمشیر اسلامیسم متحجر و خونریز را برق انداختند و دویست سال کشور ما را به عقب راندند و جان صدها هزار انسان را تباه کردند و ملیونها ایرانی با کیفیت و ارزنده را از کشور ما کوچاندند

Mohammad Djalali
خواهش دوست عزیز

هیچ نظری موجود نیست: