۰۱ تیر ۱۳۹۰

حجر الاسود خداشان دل

حجر الاسود خداشان دل




گر تو را عقل داور است ومدار


اهل دین را به کار مُلک مدار


شبروان را چراغ راه مکن


کاروان را به دزد وامگذار


اهل دین رهزنند روح ترا


روح خود رابه راهزن مسپار


تاجرانند ودینشان کالاست


قبله شان حجره،کعبه شان بازار


ازخدای تو درپی سودند


با خدای تو می کنندقمار


حجرالاسودِخداشان دل


تیرک عرش کبریاشان دار


حق به دستند و حق به دستارند


کیسه دردست و سکه در دستار


ای که انسانیت ترا زیبد


قدر انسان نداند این غدار


هرگز او را مراد خویش مخواه


هرگز او را به هرزه گوش مدار


اگر آزادگی ست مقصودت


دیده و دل ز راه او بردار



م.سحر

21.6.2011

پاریس