بــاز هـم نـــوری زاد
اگرچه بیش از آنچه وجود منحوس سید علی شایستگی دارد، قلم نوری زاد او را بزرگ می انگارد و محترم می شمارد
اگرچه دزدی و حیزی و رذالت و شکنجه به سالهای ولایتمداری سید علی محدود و پشت مرزهای قلمرو حکومت او توقف می کند و اگرچه علت العلل همهء بدبختی ها و فجایع و نامردمی ها و کشتار ها و شکنجه ها و جنگ افروزی ها و آبروریزی های ملی یعنی دوران سیاه سید روح الله الموسوی الخمینی ، در نامه ها و نوشته های نوری زاد ، سروش ، قدیانی و دیگر اصلاحاتگران نظام حاکم مسکوت و پوشیده می ماند و دانسته و آگاهانه در کتمان ـ که معنای دیگر انکار است ـ پناه می جوید ، با اینهمه شجاعت و شیوایی قلم و کوشش نوری زاد، در پیراستن زنگارهایی که وجدان بسیاری از همدستان حکومت جهل و جنون را تباه می کرد، قابل تقدیر و شایستهء دست مریزاد است :ـ
بنال ای بلبل ِ دستان ، ازیرا نالهء مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد.ـ
ضمنا رجوع به اسطوره های ایرانی و یادآوری سرگذشت و سرنوشت قهرمانان شاهنامه و تاریخ ایران ، در فضای نظری و سیاسی و فکری اسلام گرایان سی و سه سالهء ایران هم ، بدینگونه که در نوشته نوری زاد پدیدار شده است تازگی دارد ومی باید به آن خوش آمد گفت. ـ
امید وارم که اگر «بیداری اسلامی ایرانیان» با هدایت خمینی و خمینیگری به تباهی و فلاکت کشور ما انجامیده است ، بازگشت به بنیادهای تاریخی و مدنی و فرهنگی ایران بتواند اندکی جبران مافات کند و به ارزش های والای تمدن و فرهنگ ایرانی که سی و سه سال گرفتار خفقان و پایمال تحقیر اسلامیسم سیاسی و خمینیسم ویرانگر و بی وطن بود، اعتبار و حرمت دوباره ای بدهد ، همچنان که شایستهء اوست و همچنان که قوام و دوام ملت ایران به آن نیازمند است.ـ
م.سحر 31 دسامبر 2011
نامه شانزدهم محمد نوری زاد را دراینجا می توان خواند
بــاز هـم نـــوری زاد
اگرچه بیش از آنچه وجود منحوس سید علی شایستگی دارد، قلم نوری زاد او را بزرگ می انگارد و محترم می شمارد
اگرچه دزدی و حیزی و رذالت و شکنجه به سالهای ولایتمداری سید علی محدود و پشت مرزهای قلمرو حکومت او توقف می کند و اگرچه علت العلل همهء بدبختی ها و فجایع و نامردمی ها و کشتار ها و شکنجه ها و جنگ افروزی ها و آبروریزی های ملی یعنی دوران سیاه سید روح الله الموسوی الخمینی ، در نامه ها و نوشته های نوری زاد ، سروش ، قدیانی و دیگر اصلاحاتگران نظام حاکم مسکوت و پوشیده می ماند و دانسته و آگاهانه در کتمان ـ که معنای دیگر انکار است ـ پناه می جوید ، با اینهمه شجاعت و شیوایی قلم و کوشش نوری زاد، در پیراستن زنگارهایی که وجدان بسیاری از همدستان حکومت جهل و جنون را تباه می کرد، قابل تقدیر و شایستهء دست مریزاد است :ـ
بنال ای بلبل ِ دستان ، ازیرا نالهء مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد.ـ
ضمنا رجوع به اسطوره های ایرانی و یادآوری سرگذشت و سرنوشت قهرمانان شاهنامه و تاریخ ایران ، در فضای نظری و سیاسی و فکری اسلام گرایان سی و سه سالهء ایران هم ، بدینگونه که در نوشته نوری زاد پدیدار شده است تازگی دارد ومی باید به آن خوش آمد گفت. ـ
امید وارم که اگر «بیداری اسلامی ایرانیان» با هدایت خمینی و خمینیگری به تباهی و فلاکت کشور ما انجامیده است ، بازگشت به بنیادهای تاریخی و مدنی و فرهنگی ایران بتواند اندکی جبران مافات کند و به ارزش های والای تمدن و فرهنگ ایرانی که سی و سه سال گرفتار خفقان و پایمال تحقیر اسلامیسم سیاسی و خمینیسم ویرانگر و بی وطن بود، اعتبار و حرمت دوباره ای بدهد ، همچنان که شایستهء اوست و همچنان که قوام و دوام ملت ایران به آن نیازمند است.ـ
م.سحر 31 دسامبر 2011
نامه شانزدهم محمد نوری زاد را دراینجا می توان خواند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر