۱۲ آبان ۱۳۹۲

خوشباشی ایرانی



















خوشباشی ایرانی
...............................

رأی دادیم به اوباش و خوشیم
زهر خوردیم در این آش و خوشیم

آفتی هست در اندیشهء ما
که ندانیم مداواش و خوشیم

دل ما ابری و باران خیز است
عجب آن است که بشاش و خوشیم

مثل آن کودک پوشک پوشیم
که کند‌تر همه شب جاش و خوشیم

شیخ می‌بلعد و ما را نظر است
همچنان بر قد رعناش و خوشیم

زشت زیبا شده زیرا داریم
قلمی در کف نقاش و خوشیم

مثل آن مرد تبر زن که تبر
بزند بر قلم پاش و خوشیم

مثل آن بچهء تخسی که زند
سنگ بر کلّهٔ باباش و خوشیم

تا بود جهل هدایتگر ما
سهم ما نیست به جز «کاش!» و خوشیم

م. سحر

۲۵/۶/۲۰۱۳

هیچ نظری موجود نیست: