در سوکِ زاینده رود
که زبودش به شهر، بودی بود
زیر سی و سه پل ترّنمِ آب
با فرازی و با فرودی بود
زندگی بود آن که جاری بود
زندگان را بر او درودی بود
چون نوای کسایی و شهناز
نغمه نای و بانگ رودی بود
گردش چار باغ را ازوی
شوق دیدار بی حدودی بود
اینک آن رودخانه صحرا شد
که در او زندگی سرودی بود
وای نصف جهانِ زیبا مُرد
مرگِ خاموش ، مرگ زودی بود!
6.1.2019
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر