۲۷ شهریور ۱۳۹۲

آی مطرب بزن به پرده صلح


شعر دیگری در باره «نرمش قهرمانانه»دکانداران «مرگ بر آمریکا!»ـ

آی مطرب بزن به پرده صلح 
  

شیخنا با شتاب شاهانه
نرمشی کرد قهرمانانه

بند تنبان دیپلماسی را
بر اُباما گشود جانانه

گفت شور حسینمان کافیست
خوش به زلف «حسن» بزن شانه

شهد پیش آر جای زهر که شد
مشرب ِ آن امام، افسانه

آشتی بایزید باید کرد
شمع را مشتری ست پروانه

فصل ویرانه باد آمریکا
رخت ازین خاک بست و زین خانه

دور نابود  باد اسرائیل
رفت و آن نعره‌های مستانه

کرد گاهی به حکم دین باید
با عدو عشوۀ شجاعانه

غمزه‌های ملیح مهوش وار
در عبای وزینِ مردانه

آی مطرب بزن به پردۀ صلح
آی ساقی بیار پیمانه

گره از کارما گشود امشب
رهبر خوش ادای فرزانه

م. سحر
۱۷/۹/۲۰۱۳


تعزیه در‌ام القرا 

امام سید علی گوید


زهرِ نوشین به پیمانه کردیم

نرمشی قهرمانانه کردیم

خم شدیم از کمر پیش دشمن

کار پیران فرزانه کردیم

ریش خود را امانت سپردیم

یک قمار دلیرانه کردیم

تا نگویند ماهم چو صدام

حفرۀ موش را لانه کردیم

شمع ما شد اوباما و ما نیز

خویشتن را چو پروانه کردیم

ای بسیجی به شیطان اکبر

پیله کردن حرام است دیگر

باید اللهُ اکبر بگویی

آمریکا برادر بگویی


بسیجی گوید 


تا عقل در سر ماست

آمریکا سرور ماست

آمریکا آمریکا قربون نیرنگ تو

غلط کرده بسیجی بخواد بیاد جنگ تو

اسراییل اسراییل 

برادر بسیجی دیگه نمی‌اد به جنگت نمی‌زنه با تفنگت

امام ما امامه

زهر خوشش به جامه

اسرائیل آمریکا / ما چاکریم به مولا

م. س
۱۹/۹/۲۰۱۳




۲ نظر:

Orion گفت...

سحر جان، زیبا بود، فقط یک کلمهء "لبخند" کم داشت :)

Orion گفت...

سحر جان، زیبا بود، فقط یک کلمهء "لبخند" کم داشت :)