۱۸ فروردین ۱۳۹۳

6 رباعی




 ۶ رباعی
..........................................

   
تا شیخ به جای شاه بر تخت شده ست
بر خلق، خدایی ی خدا سخت شده ست
عقل از سر و شرم از رخ و درک از وجدان
کوچیده و آدمی نگون بخت شده ست !
 

تا کی وطن این حالِ مشوش بیند؟
دائم به جگر، داغِ سیاوش بیند؟
ای دیو، خوشا دمی که فرزند زمان
کاخ ستم ترا در آتش بیند !


 ای وهم، به زنجیر ِ یقین در بندی !
ای عشق، به دامِ و بندِ کین در بندی !   
ای آدمیت اسیر جهلی و جنون
ای آزادی به قید دین دربندی !


هشدار که اهل دین خرابند‌ای دوست
بنمایهء ظلم و اضطرابند‌ای دوست
ازجهل و جنون مجوی آزادی خویش
آزادی و دین آتش و آبند‌ای دوست !


دوزخ زبهشت دینفروشان خوش‌تر
زان جام طهور، سُرب ِ جوشان خوش‌تر
هم خانگی ی دزد، هزاران بار از
همسایگی ی عبا به دوشان خوش‌تر !


زیرِ عَلَمِ عالِم ِ اسلام پناه
اندیشه، تباه آمد و فرهنگ، گناه
خلوت کردند ظلم و قدرت با دین
وحدت کردند حوزه و دانشگاه !



م. سحر
۴/۴/۲۰۱۴

هیچ نظری موجود نیست: